سفارش تبلیغ
صبا ویژن

ایران من
قالب وبلاگ

 

مصادیق اسراف

معمولاًهرکسی واژه«اسراف»رامی‏شنود،موضوع ولخرجی،زیاده‏روی وتجاوزازحدوشأن اجتماعی به ذهن او می‏رسد،لیکن درلابه‏لای کلمات نورانی پیشوایان معصوم اشارات لطیفی به مصادیق‏و موارد اسراف شده است که اشاره به آن دراین بخش ازنوشتار،خالی ازفایده نیست ومی‏تواندهشداری اجتماعی برای کسانی باشد که از این گونه اسراف‏ها غافلند یا این‏گونه امور را در ردیف معانی و مصادیق اسراف به شمار نمی‏آورند.

هشدارهای اجتماعی اسراف و تبذیر از منظر اسلام بیانگر این موارد است که :

1-    میانه‏روی و اقتصاد و اعتدال یک فضیلت انسانی و رفتار سالم اجتماعی است.

2-    اسراف و تبذیر خارج شدن از حد و مرز فضیلت است و به عنوان رذیلت شناخته می‏شود.

3-    اهمیت پرهیز از اسراف به اندازه‏ای است که امام معصوم(ع) با به کارگیری واژه «ایاک» و نیز کلمه «الا» هشدار می‏دهد و مردم را به آگاهی و بیداری فرا می‏خواند.

امیرمؤمنان علی(ع) به یکی از کارگزارانش نوشت:

« فَدَعِ الْاِسْرَافَ مُقْتَصِدا وَ اذْکُرْ فِی الْیَوْمِ غَدا وَ اَمْسِکْ مِنَ الْمَالِ بِقَدْرِ ضَرُورَتِکَ وَ قَدِّمِ الْفَضْلَ لِیَوْمِ حَاجَتِکَ اَ تَرْجُو اَنْ یُعْطِیَکَ اللَّهُ اَجْرَ الْمُتَوَاضِعِینَ وَ اَنْتَ عِنْدَهُ مِنَ الْمُتَکَبِّرِینَ وَ تَطْمَعُ وَ اَنْتَ مُتَمَرِّغٌ فِی النَّعِیمِ تَمْنَعُهُ الضَّعِیفَ وَ الْاَرْمَلَةَ اَنْ یُوجِبَ لَکَ ثَوَابَ الْمُتَصَدِّقِینَ وَ اِنَّمَا الْمَرْءُ مَجْزِیٌّ بِمَا اَسْلَفَ وَ قَادِمٌ عَلَی مَا قَدَّمَ وَ السَّلَامُ»: «اسراف را کنار بگذار و میانه‏روی را پیشه کن. از امروز به فکر فردا باش و از اموال دنیا به مقدار ضرورت برای خویش نگاهدار و زیادی را برای روز نیازت از پیش بفرست. آیا امید داری خداوند ثواب متواضعان را به تو بدهد در حالی که در پیشگاهش از متکبران باشی!؟ و آیا طمع داری که ثواب انفاق‏کنندگان را به تو عنایت کند در صورتی که در زندگی پرنعمت و ناز قرار داری و مستمندان و بیوه‏زنان را از آن منع می‏کنی؟ بدان انسان به آنچه از پیش فرستاده پاداش داده می‏شود و به آنچه قبلاً برای خود ذخیره کرده وارد می‏گردد.»

امام صادق(ع) از دور ریختن آب باقی مانده در ته ظرف نیز نهی کرده و آن را از مصادیق اسراف برشمرده و می‏فرماید:«اَدْنَی الْاِسْرَافِ هِرَاقَةُ فَضْلِ الْاِنَاءِ وَ ابْتِذَالُ ثَوْبِ الصَّوْنِ؛ کمترین اندازه اسراف دور ریختن ته مانده ظرف (آب یا غذا) و تبدیل لباس بیرون به لباس خانه و دم دستی است».

در نگاه امام صادق(ع) آن‏که از ظرف آب یا غذا زاید مقداری می‏نوشد و می‏خورد و باقیمانده آن را دور می‏ریزد مسرف است. زیرا با آن باقی مانده آب یا غذا می‏توان تشنه‏ای را سیراب و گرسنه‏ای را سیر کرد یا دست کم درخت و گیاه و گلی را شاداب کرد و حیوانی را از گرسنگی و تشنگی نجات داد.

نگاه ژرف امام(ع)دررابطه باپوشیدن لباس نیزقابل تأمل و دقت است کسی که بین لباس کار و لباس میهمانی فرقی نمی‏گذارد وهر کدام دم دست بودبرای کاریامثلاًنماز ومجالس می‏پوشد این هم بگونه‏ای گرفتار رذیلت اسراف شده است.

ازامام کاظم(ع)سؤال شدکه آیاداشتن ده پیراهن اسراف است؟فرمود:«خیر،بلکه داشتن پیراهن زیادباعث می‏شودکه پیراهن‏هایش بیشترعمرکند.اسراف آن است که لباس بیرونت رادرجای کثیف بپوشی».

بنابراین بسیاری ازچیزهایی که بنظرمااسراف بشمارنمی‏روددرنگاه پیشوایان دینی ازمصادیق اسراف به حساب آمده است.

 

 

ادامه مطلب...

[ چهارشنبه 88/1/26 ] [ 10:11 صبح ] [ رستما ] [ نظرات () ]

 لغت‏شناسان در تعریف و ترسیم اسراف گفته‏اند:« خارج شدن انسان از حد و مرز در هر کاری که انجام می‏دهد را اسراف گویند گر چه این معنی در انفاق مشهورتر است و اسراف هم گاهی در اندازه و مقدار (یک چیز است) و گاهی در کیفیت و چگونگی آن».

واژه«اسراف»و«تبذیر»دربرابر واژه«اقتصاد»و«اعتدال»قراردارندوبااندک تفاوتی یک مفهوم وپیام را می‏رسانند.

با در نظر گرفتن ریشه این دو لغت (اسراف و تبذیر) چنین به نظر می‏رسد که وقتی این دو در مقابل هم قرار می‏گیرند اسراف به معنی خارج شدن از حد اعتدال، بی آن که چیزی را ظاهرا ضایع کرده باشد، مثل این‏که، ما لباس گرانقیمتی بپوشیم که بهایش صد برابر لباس مورد نیاز ما باشد یا غذای خود را آنچنان گرانقیمت تهیه کنیم که با قیمت آن بتوان عده زیادی را آبرومندانه تغذیه کرد. در این جا از حد گذرانده‏ایم ولی ظاهرا چیزی نابود نشده است اما:

« تبذیر»و ریخت وپاش،آن است که چنان مصرف کنیم که به اتلاف وتضییع بینجامدمثل اینکه برای دونفرمیهمان غذای ده نفررا تهیه کنیم آن گونه که بعضی از جاهلان چنین می‏کنند و به آن افتخار می‏نمایند و باقی مانده را در زباله‏دان می‏ریزند و اتلاف می‏کنند».

البته گاهی هم می‏شود که درکاربردها،این دو واژه دریک معنی به کار می‏رود و به اصطلاح عطف تفسیری می‏شوند، امام علی(ع)در نهج البلاغه می‏فرماید:«آگاه باشید مال را در غیر مورد استحقاق صرف کردن تبذیر و اسراف است. ممکن است این عمل انسان را دردنیا بلند مرتبه کنداما مسلما در آخرت پست وحقیر خواهد کرد. در نظر توده مردم ممکن است سبب اکرام گردد اما در پیشگاه خدا موجب سقوط مقام انسان خواهد شد».

باز در قرآن مجید می‏خوانیم:

«اِنَّ فِرْعَوْنَ لَعالٍ فِی الْاَرْضِ وَ اِنَّهُ لَمِنَ الْمُسْرِفِین؛فرعون، برتری‏جویی در زمین داشت و از اسرافکاران بود».

اسراف‏کاری را روش فرعون می‏شمارد و اسراف را یک برنامه فرعونی قلمداد می‏کند.

و در جای دیگر اسراف کاران و مبذّران را برادران شیطان می‏نامد:

«وَ آتِ ذَا الْقُرْبی حَقَّهُ وَ الْمِسْکینَ وَ ابْنَ السَّبیلِ وَ لا تُبَذِّرْ تَبْذیرا؛ اِنَّ الْمُبَذِّرینَ کانُوا اِخْوانَ الشَّیاطینِ وَ کانَ الشَّیْطانُ لِرَبِّهِ کَفُورا؛ و حق نزدیکان را بپرداز (و همچنین حق) مستمند وامانده در راه را و هرگز اسراف و تبذیر مکن چرا که تبذیرکنندگان برادران شیاطینند. و شیطان در برابر پروردگارش بسیار ناسپاس بود».

قَالَ اَبِی مُحَمَّدٍ الْحَسَنِ الْعَسْکَرِیِّ(ع):«عَلَیْکَ بِالِاقْتِصَادِ وَ اِیَّاکَ وَ الْاِسْرَافَ فَاِنَّهُ مِنْ فِعْلِ الشَّیْطَنَةِ؛بر تو باد به میانه روی و پرهیز کن از اسراف زیرا اسراف از کارهای شیطان است».

گر چه اسراف به معنای گسترده هرگونه تجاوز از حد در هر کاری است که انسان انجام می‏دهد اما بیشتر در مورد هزینه‏ها و خرج‏های مالی گفته می‏شود و حتی انفاق و کارهای خوب را نیز شامل می‏شود. قرآن در سوره فرقان اسراف را در برابر سخت‏گیری و بخل و فشرده‏دستی قرار داده و می‏فرماید:

«وَ الَّذِینَ اِذا اَنْفَقُوا لَمْ یُسْرِفُوا وَ لَمْ یَقْتُرُوا وَ کانَ بَیْنَ ذلِکَ قَواما؛(بندگان شایسته خداوند)کسانی هستندکه به هنگام انفاق نه اسراف می‏کنندونه سخت‏گیری وبخل می‏ورزندبلکه میان این دوحد اعتدال ومیانه رامی‏گیرند».

 

 

ادامه مطلب...

[ چهارشنبه 88/1/26 ] [ 10:5 صبح ] [ رستما ] [ نظرات () ]

از آیات و روایات کاملاً این معنا به دست می‏آید که افراط و تفریط و خروج از خط اعتدال در هر کاری مذموم و ناپسند است. زیست شایسته در سایه معتدلانه حرکت کردن و مقتصد بودن امکان‏پذیر است. بی‏تردید نعمت‏ها و مواهب موجود در کره زمین از سوی خدای رب العالمین به گونه‏ای تنظیم و تقدیر شده است که برای ساکنان زمین کافی است و همه می‏توانند در سایه بهره‏گیری درست از آن مواهب استفاده بهینه ببرند، لیکن خرج‏های بیهوده و مصرف کردن‏های بی‏اندازه این نعمت را هدر می‏دهد و چه بسا اسراف و تبذیر در گوشه‏ای از جهان و منطقه‏ای از زمین دلیل محرومیت انسان‏های دیگری در منطقه‏ای از جهان گردد. و نیز بدمصرف‏کردن و بی‏رویه بهره‏برداری کردن از منابع طبیعی و نعمت‏های خدادادی نسل‏های آینده را دچار محرومیت و تهدید قرار می‏دهد.

بهمین جهت قرآن کریم باعبارت‏های گوناگون،مسلمانان را ازاین بلای خانمانسوز و جهانسوز پرهیز داده و فرموده است:«کُلُوا وَ اشْرَبُوا وَ لا تُسْرِفُوا اِنَّهُ لا یُحِبُّ الْمُسْرِفِینَ؛ و)از نعمت‏های الهی)بخورید و بیاشامید ولی اسراف نکنیدکه خداوندمسرفان رادوست نمی‏دارد».

قرآن مسرفان را چهره‏های منفور پیش خداوند معرفی کرده زیرا آنان با این رفتار غیرانسانی و غیراسلامی از حد و حدودی که خداوند تعیین کرده و انبیای او اعلام کردند پا را فراتر نهاده و رهنمودهای حکیمانه و واقع‏بینانه را نادیده گرفته‏اند.

روشن است آن که قانون شکنی می‏کند و حرکت قوانین انسان ساز و جامعه ساز را رعایت نمی‏کند پیش قانونگذار عالم و عادل چهره ناپسند و مبغوضی خواهد داشت.

خداونددر آیه 31سوره اعراف می فرماید:یَا بَنِی آدَمَ خُذُواْزِینَتَکُمْ عِندَکُلِّ مَسْجِدٍوکُلُواْ وَاشْرَبُواْ وَلاَ تُسْرِفُواْ إِنَّهُ لاَ یُحِبُّ الْمُسْرِفِینَ«اى فرزندان آدم، نزد هر مسجد (به هنگام نماز) لباس و زینت‏هاى خود را برگیرید وبخورید وبیاشامید واسراف نکنید، همانا خداوند اسرافکاران را دوست ندارد. »
شاید بتوان گفت: آنچه در قرآن با خطابِ« یا بنى آدم» بیان مى‏شود، مربوط به تمام انسان‏ها و همه‏ى ادیان و از مشترکات آنان است.

امام صادق علیه السلام می فرمایند: آنچه باعث از بین رفتن مال و زیان رساندن به بدن باشد،اسراف است . در روایت دیگرى مى‏خوانیم: آن چه در راه خدا مصرف شود ، هرچند بسیار زیاد باشد، اسراف نیست و آنچه در راه معصیت خدا استفاده شود، هرچند اندک باشد، اسراف است.

 

 

   ادامه مطلب...
[ چهارشنبه 88/1/26 ] [ 10:2 صبح ] [ رستما ] [ نظرات () ]

از آیات و روایات کاملاً این معنا به دست می‏آید که افراط و تفریط و خروج از خط اعتدال در هر کاری مذموم و ناپسند است. زیست شایسته در سایه معتدلانه حرکت کردن و مقتصد بودن امکان‏پذیر است. بی‏تردید نعمت‏ها و مواهب موجود در کره زمین از سوی خدای رب العالمین به گونه‏ای تنظیم و تقدیر شده است که برای ساکنان زمین کافی است و همه می‏توانند در سایه بهره‏گیری درست از آن مواهب استفاده بهینه ببرند، لیکن خرج‏های بیهوده و مصرف کردن‏های بی‏اندازه این نعمت را هدر می‏دهد و چه بسا اسراف و تبذیر در گوشه‏ای از جهان و منطقه‏ای از زمین دلیل محرومیت انسان‏های دیگری در منطقه‏ای از جهان گردد. و نیز بدمصرف‏کردن و بی‏رویه بهره‏برداری کردن از منابع طبیعی و نعمت‏های خدادادی نسل‏های آینده را دچار محرومیت و تهدید قرار می‏دهد.

بهمین جهت قرآن کریم باعبارت‏های گوناگون،مسلمانان را ازاین بلای خانمانسوز و جهانسوز پرهیز داده و فرموده است:«کُلُوا وَ اشْرَبُوا وَ لا تُسْرِفُوا اِنَّهُ لا یُحِبُّ الْمُسْرِفِینَ؛ و)از نعمت‏های الهی)بخورید و بیاشامید ولی اسراف نکنیدکه خداوندمسرفان رادوست نمی‏دارد».

قرآن مسرفان را چهره‏های منفور پیش خداوند معرفی کرده زیرا آنان با این رفتار غیرانسانی و غیراسلامی از حد و حدودی که خداوند تعیین کرده و انبیای او اعلام کردند پا را فراتر نهاده و رهنمودهای حکیمانه و واقع‏بینانه را نادیده گرفته‏اند.

روشن است آن که قانون شکنی می‏کند و حرکت قوانین انسان ساز و جامعه ساز را رعایت نمی‏کند پیش قانونگذار عالم و عادل چهره ناپسند و مبغوضی خواهد داشت.

خداونددر آیه 31سوره اعراف می فرماید:یَا بَنِی آدَمَ خُذُواْزِینَتَکُمْ عِندَکُلِّ مَسْجِدٍوکُلُواْ وَاشْرَبُواْ وَلاَ تُسْرِفُواْ إِنَّهُ لاَ یُحِبُّ الْمُسْرِفِینَ«اى فرزندان آدم، نزد هر مسجد (به هنگام نماز) لباس و زینت‏هاى خود را برگیرید وبخورید وبیاشامید واسراف نکنید، همانا خداوند اسرافکاران را دوست ندارد. »
شاید بتوان گفت: آنچه در قرآن با خطابِ« یا بنى آدم» بیان مى‏شود، مربوط به تمام انسان‏ها و همه‏ى ادیان و از مشترکات آنان است.

امام صادق علیه السلام می فرمایند: آنچه باعث از بین رفتن مال و زیان رساندن به بدن باشد،اسراف است . در روایت دیگرى مى‏خوانیم: آن چه در راه خدا مصرف شود ، هرچند بسیار زیاد باشد، اسراف نیست و آنچه در راه معصیت خدا استفاده شود، هرچند اندک باشد، اسراف است.
لغت‏شناسان در تعریف و ترسیم اسراف گفته‏اند:« خارج شدن انسان از حد و مرز در هر کاری که انجام می‏دهد را اسراف گویند گر چه این معنی در انفاق مشهورتر است و اسراف هم گاهی در اندازه و مقدار (یک چیز است) و گاهی در کیفیت و چگونگی آن».

واژه«اسراف»و«تبذیر»دربرابر واژه«اقتصاد»و«اعتدال»قراردارندوبااندک تفاوتی یک مفهوم وپیام را می‏رسانند.

با در نظر گرفتن ریشه این دو لغت (اسراف و تبذیر) چنین به نظر می‏رسد که وقتی این دو در مقابل هم قرار می‏گیرند اسراف به معنی خارج شدن از حد اعتدال، بی آن که چیزی را ظاهرا ضایع کرده باشد، مثل این‏که، ما لباس گرانقیمتی بپوشیم که بهایش صد برابر لباس مورد نیاز ما باشد یا غذای خود را آنچنان گرانقیمت تهیه کنیم که با قیمت آن بتوان عده زیادی را آبرومندانه تغذیه کرد. در این جا از حد گذرانده‏ایم ولی ظاهرا چیزی نابود نشده است اما:

« تبذیر»و ریخت وپاش،آن است که چنان مصرف کنیم که به اتلاف وتضییع بینجامدمثل اینکه برای دونفرمیهمان غذای ده نفررا تهیه کنیم آن گونه که بعضی از جاهلان چنین می‏کنند و به آن افتخار می‏نمایند و باقی مانده را در زباله‏دان می‏ریزند و اتلاف می‏کنند».

   ادامه مطلب...

[ چهارشنبه 88/1/26 ] [ 9:59 صبح ] [ رستما ] [ نظرات () ]

                                                                                                                                              گل

در زمان تدریس در دانشگاه پرینستون دکتر حسابی تصمیم می گیرند سفره ی هفت سینی برای انیشتین و جمعی از بزرگترین دانشمندان دنیا از جمله "بور"، "فرمی"، "شوریندگر" و "دیراگ" و دیگر استادان دانشگاه بچینند و ایشان را برای سال نو دعوت کنند. آقای دکتر خودشان کارتهای دعوت را طراحی می کنند و حاشیه ی آن را با گل های نیلوفر که زیر ستون های تخت جمشید هست تزئین می کنند و منشا و مفهوم این گلها را هم توضیح می دهند. چون می دانستند وقتی ریشه مشخص شود برای طرف مقابل دلدادگی ایجاد می کند. دکتر می گفت: " برای همه کارت دعوت فرستادم و چون می دانستم انیشتین بدون ویالونش جایی نمی رود تاکید کردم که سازش را هم با خود بیاورد. همه سر وقت آمدند اما انیشتین 20دقیقه دیرتر آمد و گفت چون خواهرم را خیلی دوست دارم خواستم او هم جشن سال نو ایرانیان را ببیند. من فورا یک شمع به شمع های روشن اضافه کردم و برای انیشتین توضیح دادم که ما در آغاز سال نو به تعداد اعضای خانواده شمع روشن می کنیم و این شمع را هم برای خواهر شما اضافه کردم. به هر حال بعد از یک سری صحبت های عمومی انیشتین از من خواست که با دمیدن و خاموش کردن شمع ها جشن را شروع کنم. من در پاسخ او گفتم : ایرانی ها در طول تمدن 10هزار ساله شان حرمت نور و روشنایی را نگه داشته اند و از آن پاسداری کرده اند. برای ما ایرانی ها شمع نماد زندگیست و ما معتقدیم که زندگی در دست خداست و تنها او می تواند این شعله را خاموش کند یا روشن نگه دارد."

آقای دکتر می خواست اتصال به این تمدن راحفظ کندومی گفت بعدها انیشتین به من گفت:" وقتی برمی گشتیم به خواهرم گفتم حالا می فهمم معنی یک تمدن 10هزار ساله چیست. ما برای کریسمس به جنگل می رویم درخت قطع می کنیم و بعد با گل های مصنوعی آن را زینت می دهیم اما وقتی از جشن سال نو ایرانی ها برمی گردیم همه درخت ها سبزند و در کنار خیابان گل و سبزه روییده است."

بالاخره آقای دکتر جشن نوروز را با خواندن دعای تحویل سال آغاز می کنند و بعد این دعا را تحلیل و تفسیر می کنند. به گفته ی ایشان همه در آن جلسه از معانی این دعا و معانی ارزشمندی که در تعالیم مذهبی ماست شگفت زده شده بودند. بعد با شیرینی های محلی از مهمانان پذیرایی می کنند و کوک ویلون انیشتین را عوض می کنند و یک آهنگ ایرانی می نوازند. همه از این آوا متعجب می شوند و از آقای دکتر توضیح می خواهند. ایشان می گویند موسیقی ایرانی یک فلسفه، یک طرز تفکر و بیان امید و آرزوست. انیشتین از آقای دکتر می خواهند که قطعه ی دیگری بنوازند. پس از پایان این قطعه که عمدأ بلندتر انتخاب شده بود انیشتین که چشمهایش را بسته بود چشم هایش را باز کرد و گفت" دقیقا من هم همین را برداشت کردم و بعد بلند شد تا سفره هفت سین را ببیند.

آقای دکتر تمام وسایل آزمایشگاه فیزیک را که نام آنها با "س" شروع می شد توی سفره چیده بود و یک تکه چمن هم از باغبان دانشگاه پرینستون گرفته بود. بعد توضیح می دهد که این در واقع هفت چین یعنی 7 انتخاب بوده است. تنها سبزه با "س" شروع می شود به نشانه ی رویش. ماهی با "م" به نشانه ی جنبش، آینه با "آ" به نشانه ی یکرنگی، شمع با "ش" به نشانه ی فروغ زندگی و ... همه متعجب می شوند و انیشتین می گوید آداب و سنن شما چه چیزهایی را از دوستی، احترام و حقوق بشر و حفظ محیط زیست به شما یاد می دهد. آن هم در زمانی که دنیا هنوز این حرفها را نمی زد و نخبگانی مثل انیشتین، بور، فرمی و دیراک این مفاهیم عمیق را درک می کردند. بعد یک کاسه آب روی میز گذاشته بودند و یک نارنج داخل آب قرار داده بودند. آقای دکتر برای مهمانان توضیح می دهند که این کاسه 10هزارسال قدمت دارد. آب نشانه ی فضاست و نارنج نشانه ی کره ی زمین است و این بیانگر تعلیق کره زمین در فضاست. انیشتین رنگش می پرد عقب عقب می رود و روی صندلی می افتد و حالش بد می شود. از او می پرسند که چه اتفاقی افتاده؟ می گوید : "ما در مملکت خودمان 200 سال پیش دانشمندی داشتیم که وقتی این حرف را زد کلیسا او را به مرگ محکوم کرد اما شما از 10هزار سال پیش این مطلب را به زیبایی به فرزندانتان آموزش می دهید. علم شما کجا و علم ما کجا؟!"

خیلی جالب است که آدم به بهانه ی نوروز، فرهنگ و اعتبار ملی خودش را به جهانیان معرفی کند.

خاطرات مهندس ایرج حسابی - لطفا فاتحه ای نثار روح استاد کنید.

 


[ چهارشنبه 88/1/19 ] [ 3:14 عصر ] [ رستما ] [ نظرات () ]
........

.: Weblog Themes By WeblogSkin :.
درباره وبلاگ

امکانات وب


بازدید امروز: 5
بازدید دیروز: 10
کل بازدیدها: 80745