ایران من |
بهار آب و آئینه را روبرو کرد دل باغ تا سبزه را آرزو کرد تن خسته ی خاک را زیرورو کرد زمین را در اطراف باران رهانید بهار آمد و با دلم گفتگو کرد نگاهم پی خواهش سبز می رفت [ دوشنبه 87/12/26 ] [ 10:54 صبح ] [ رستما ]
[ نظرات () ]
سپس تابستان فرا مىرسد. هر چه در بهارعمر بکارى، در تابستان برداشت مىکنى ، کم کم خزان فرا مىرسد و چهره طبیعت از سپیدى و سبزى بیرون آمده و لباس زرد بر تن مىکند ،آن گاه با صداى خش خش و ریزش برگ هاى خشکیده و افول آن برروى زمین ، آرام آرام زمستان را به چشم مىبینیم آن وقت است که مرگ طبیعت فرا مىرسد. نه مرگ بلکه تحول و تکامل. چهار فصل زنجیرهاى از تولد تا برزخ طبیعت را نشان مىدهد یعنى در و دیوار عالم ، کلاس درس است. فصل ها مثل آدم ها متولد مىشوند و مثل انسان ها مىمیرند. با آمدن بهار مىآیند و زنده مىشوند و با آمدن زمستان مىروند و مىمیرند. آن وقت است که برزخ آنها فرا مىرسد. ازاین کلاس می توان درس تحول و خودسازى گرفت؛ همان طورى که درختان بىجان، جان مىگیرند و گیاهان مرده ، زنده مىشوند، انسان هم اگر در خود دگرگونى ایجاد کند، اعمال و افعال بد خود را اصلاح کرده و از «سیئات» به «حسنات» روى آورد، سبز و بهارى مىشود و با روحى آرام و قلبى مطمئن و ضمیرى بیدار چهار فصل عمر خود را با آرامش زندگى کرده و با سکینه خاطر به خواب ابدى فرو مىرود. [ دوشنبه 87/12/26 ] [ 10:47 صبح ] [ رستما ]
[ نظرات () ]
اهداف خودت را روشن کن. برای برنامه ریزی در هرکاری باید اهدافی دقیق و روشن داشت. این مسئله در برنامه ریزی تحصیلی اهمیت بیشتری دارد. برای خودت روشن کن اهداف بلند مدت کدام ها هستند و اهداف کوتاه مدت کدام ها هستند ، مثلا: اهداف خودت را زمان بندی کن. برای هر هدف کوتاه مدت زمان دقیقی تعیین کن. مثلا تعیین کن که مطالعه چه دروسی را در چه مدت زمانی به تمام خواهی کرد ؟ مطالعه دروس را به صورت موازی انجام بده . بعضی ها شیوه مطالعه تک درسی را دوست دارند ، مثلا یک هفته برای هر درس. این شیوه معمولاخستگی ذهنی و کاهش بازده یادگیری را به دنبال دارد. توصیه می شود که به جای روش تک درسی از شیوه موازی استفاده کنی . به این شیوه که دو یا سه درس را برای مدت زمان معین انتخاب و مطالعه کنی. به این ترتیب می توانی از خستگی ذهنی جلوگیری کنی.هرقدر تنوع در زمان بندی مطالعه این دروس بیشتر باشد به همان اندازه از خستگی ذهنی بیشتر جلوگیری خواهد شد. به برنامههای زیر با تنوع های متفاوت دقت کن : مطالعه درس هندسه ، شیمی ، زبان در یک هفته شامل صبح ، هندسه - ظهر ، شیمی – عصر زبان . دقت کن که برنامه ریزی دوم از لحاظ تنوع مناسب تر است، چرا که در یک روز ? درس مورد مطالعه قرار میگیرد، در حالی که در روش اول هر ? روز یک درس و این احتمال بیشتری دارد که موجب خستگی ذهنی شود. تناسب میان دروس را رعایت کن . استراحت را در برنامه ریزی خود فراموش نکن . [ دوشنبه 87/12/26 ] [ 9:54 صبح ] [ رستما ]
[ نظرات () ]
نشانههای بروز خستگی خستگی دارای نشانههای بارزی است که باید به آن توجه شود. از جمله این نشانه ها عبارتند از: ? کم شدن فعالیت جسمی یا روانی . ? کوفتگی بدن . ? ضعف عضلانی . ? بیحوصلگی وعدم تمرکزکافی در انجام کارها. راه رفع خستگی راه های رفع یا کاهش خستگی در زندگی بسیار است و در اینجا به برخی روشها اشاره میکنیم: ?ـ درمان بیماریهای جسمانی ورفع نیازهای تغذیهای . ?ـ درمان بیماریهای روحی ـ روانی. ?ـ درمان دارویی که باید با مراجعه به متخصصان و یا عمل به توصیههای آنان انجام شود. · آنچه در رفع خستگی بیشتر معمول و متداول است ، نوشیدن قهوه و چای در صورتی که پزشک آنها را برای شخص مضر نداند،استحمام با آب گرم، گردش در هوای آزاد، ماساژ بدن در صورتی که خستگی موضعی باشد ، استراحت و خواب به اندازه کافی نیز از دیگر راهکارهاست. · هر قدرانگیزه قویتر باشد ، خستگی دیرتر ظاهر میشود.تشویق ،پرداخت پاداش و اضافه کار ،به موقع و متناسب با فعالیت افراد نیز میتواند شوق کارکنان به کار وفعالیت را تقویت و بازده کار آنها را بیشتر و بهتر نماید. · آگاهی از موفقیت و نتیجه مثبت کار در کاهش خستگی بسیار مؤثرخواهد بود و می تواند مولد نیروی روانی تازهای باشد ، پس در انجام هرگونه فعالیتی بایدهدف را روشن و موفقیت کلی یا نسبی آن را درک کرد. · انتخاب شغلی که مورد علاقه فرد باشد در کاهش خستگی تأثیر بسزایی دارد (تا ازادامه آن کسل نشده و در ضمن مانع پیدایش پریشانیهای روانی نشود) . · اهمیت به عادات پسندیده و مفید نیز در جلوگیری از پیدایش خستگی مهم است، به این معنا که در کارهای عادی، فقط و فقط به علت عادت، خستگی کم می گردد و درنتیجه انرژی روانی وجسمی فرد ذخیره میشود. شخصی که دارای عادات پسندیده و مفید باشد، ارزش اجتماعی زیادی داشته و از سلامتی روان برخوردار خواهد بود. بر عکس عادات ناپسند ، روح را همیشه میآزارد و موجب پیدایش بسیاری از ناراحتیهای روانی از جمله خستگی روانی میشود. ? ارتباط با خدا و توکل به او در امور،پرداختن به کارهایی که مطابق ذوق و سلیقه است،ایجاد تنوع،کاروتلاش هدفمند ، ارتباط عاطفی با نزدیکان و دیگر انسانها واحسان به همن وعان به ویژه اعضای خانواده وخویشاوندان ، ارتباط با طبیعت ، ایجاد برنامههای تفریحی و سرگرمیهای با نشاط ، ورزش منظم از دیگر راهکارهای کاهش خستگی است. اما این نکته مهم است که :«برای درمان خستگی باید در جستجوی علل آن بود تا بهجا و بهموقع پیشگیری لازم انجام شود.» « هرگزخسته نباشید» [ دوشنبه 87/12/19 ] [ 10:9 صبح ] [ رستما ]
[ نظرات () ]
نشانههای بروز خستگی خستگی دارای نشانههای بارزی است که باید به آن توجه شود. از جمله این نشانه ها عبارتند از: ? کم شدن فعالیت جسمی یا روانی . ? کوفتگی بدن . ? ضعف عضلانی . ? بیحوصلگی وعدم تمرکزکافی در انجام کارها. راه رفع خستگی راه های رفع یا کاهش خستگی در زندگی بسیار است و در اینجا به برخی روشها اشاره میکنیم: ?ـ درمان بیماریهای جسمانی ورفع نیازهای تغذیهای . ?ـ درمان بیماریهای روحی ـ روانی. ?ـ درمان دارویی که باید با مراجعه به متخصصان و یا عمل به توصیههای آنان انجام شود. · آنچه در رفع خستگی بیشتر معمول و متداول است ، نوشیدن قهوه و چای در صورتی که پزشک آنها را برای شخص مضر نداند،استحمام با آب گرم، گردش در هوای آزاد، ماساژ بدن در صورتی که خستگی موضعی باشد ، استراحت و خواب به اندازه کافی نیز از دیگر راهکارهاست. · هر قدرانگیزه قویتر باشد ، خستگی دیرتر ظاهر میشود.تشویق ،پرداخت پاداش و اضافه کار ،به موقع و متناسب با فعالیت افراد نیز میتواند شوق کارکنان به کار وفعالیت را تقویت و بازده کار آنها را بیشتر و بهتر نماید. · آگاهی از موفقیت و نتیجه مثبت کار در کاهش خستگی بسیار مؤثرخواهد بود و می تواند مولد نیروی روانی تازهای باشد ، پس در انجام هرگونه فعالیتی بایدهدف را روشن و موفقیت کلی یا نسبی آن را درک کرد. · انتخاب شغلی که مورد علاقه فرد باشد در کاهش خستگی تأثیر بسزایی دارد (تا ازادامه آن کسل نشده و در ضمن مانع پیدایش پریشانیهای روانی نشود) . · اهمیت به عادات پسندیده و مفید نیز در جلوگیری از پیدایش خستگی مهم است، به این معنا که در کارهای عادی، فقط و فقط به علت عادت، خستگی کم می گردد و درنتیجه انرژی روانی وجسمی فرد ذخیره میشود. شخصی که دارای عادات پسندیده و مفید باشد، ارزش اجتماعی زیادی داشته و از سلامتی روان برخوردار خواهد بود. بر عکس عادات ناپسند ، روح را همیشه میآزارد و موجب پیدایش بسیاری از ناراحتیهای روانی از جمله خستگی روانی میشود. ? ارتباط با خدا و توکل به او در امور،پرداختن به کارهایی که مطابق ذوق و سلیقه است،ایجاد تنوع،کاروتلاش هدفمند ، ارتباط عاطفی با نزدیکان و دیگر انسانها واحسان به همن وعان به ویژه اعضای خانواده وخویشاوندان ، ارتباط با طبیعت ، ایجاد برنامههای تفریحی و سرگرمیهای با نشاط ، ورزش منظم از دیگر راهکارهای کاهش خستگی است. اما این نکته مهم است که :«برای درمان خستگی باید در جستجوی علل آن بود تا بهجا و بهموقع پیشگیری لازم انجام شود.» « هرگزخسته نباشید» [ یکشنبه 87/12/18 ] [ 9:9 صبح ] [ رستما ]
[ نظرات () ]
یکی از مشکلاتی که بشر در زندگی ماشینی امروز، بیش از گذشته با آن روبرو است، مسأله خستگی است. کمتر کسی است که در شبانه روز، دستکم یک بار نگوید: «خستهام یا خسته شدهام.» البته خستگی براثر کار بدنی و فکری کاملاً طبیعی است ، ولی برخی از انسان ها بیش از اندازه خسته میشوند. شما هم مانند دیگران شاید بارها به این موضوع اندیشیدهاید که واقعاً چرا بیش از اندازه خسته میشوید و چه باید بکنیدتا کمترگرفتار خستگی شوید؟ برخی تصور می کنند که پاسخ این پرسش بسیار آسان است. استراحت و تفریح کن ، ولی ناگفته نماند که رفع همه خستگیها به این طریق میسر نیست. گاهی اوقات، خستگی هم برای جسم پیش میآید، هم برای روان که از یکدیگر متأثرند. برای غلبه بر خستگی ابتدا باید علل آن را بررسی کرد. علل مهم خستگی موارد مختلفی میتواند علت خستگی یک فرد باشد که در زیر به مهمترین آنها اشاره میکنیم: ? نوع کار: عدم علاقه ، عدم پذیرش کار فرما ، عدم رضایتمندی از درآمد و… . ? محیط کار: گرما، سرما، رطوبت، نور ،تجهیزات و… نامناسب . ? وضع جسمی و روانی فرد: گرسنگی، تشنگی، بیماریهای جسمانی و روانی (علل جسمی و علل روانی). ? زمان کار: کارهای طولانی و یکنواخت. ? موارد دیگر مانند: بیماریهای میکروبی،ویروسی،انگلی،کمبودخواب ، بیماریهای سیستمی، بیماریهای تغذیهای ، بیماریهای غدد داخلی ، بیمارهای روانی ، عفونتهای حاد و مزمن ، عمل جراحی و… را میتوان از عوامل مهم خستگیهای مزمن به شمار آورد. ? تمرکزقوای روانی زیادویاحداقل یکی از اعضای حس به طور شدید و دقیق در کار، ناسزاگاری بین افراد خانواده و نبود محیط خانوادگی دلخواه. از علل دیگرخستگی در درجه ی اول ، کم شدن گلوکز و در نتیجه کاهش انرژی لازم برای فعالیت حیاتی و در درجه ی دوم ازدیاد مواد ناشی از متابولیسم در سلولها است . بنابراین، جریان کافی و کامل خون در عضله، خستگی را به تأخیر میاندازد زیرا از طرفی باعث شستشوی دائم عضو و خروج مواد زائد آن شده و از طرف دیگر گلوکز مورد احتیاج عضله را تامین میکند. کمبود ویتامین به خصوص ویتامین گروه B نیز ایجاد خستگی میکند. [ یکشنبه 87/12/18 ] [ 9:8 صبح ] [ رستما ]
[ نظرات () ]
ای منجی، ای یگانه منجی! از امروز، سکان هدایت بشر به دست توست. از امروز، شادیهای ما آغاز خواهد شد؛ مثل غمهای طولانی تو. بر ما ببار، ای رحمت بیکران خداوند! مبارک باد پادشاهیات بر عالم! دنیا از امروز نفس راحتی میکشد. هستی، در سایهسار ولایت تو آرام میگیرد. پادشاهیات، اماننامه آسمانها و زمین است! مژده آمدنت، بادها را اینچنین عاشق و آواره کرده است. بر ما ببار که سالهاست کویر سینههامان، تشنه باریدن زلال توست. روز پادشاهی توست؛ روز تاجگذاری دوباره عدالت، روز بر تخت نشستن عزت، روز پایان اندوه، روز لبخندهای فراگیر، روز شادی همگانی، روز خوشبختی خاکیان، روز تحیت و سلام مدام فرشتگان، روز روزهای خوش آینده، روز لحظههای مبارک و شیرین، روز چشمانتظاری جهان.
روز توست؛ روز ولایت باشکوه تو، روز امامت تو و چشمروشنی دین، روز امامت تو و احیای قرآن، روز امامت تو و شکوفایی «معروف»، روز امامت تو و براندازی «منکر»، روز امامت تو و تحقق آرزوها. تو حسن ختام یازده آغاز تا ابد؛ آخرین بازمانده خاندان کرامتی، آخرین باقیمانده خداوندی در زمین. ای ذخیره همیشه خدا برای روزهای مبادا، برای روزهای سخت انسان، رؤیای دیرسال عدالت در جهان. سرنوشت محتوم عالم...! جهان در پوست خود نمیگنجد؛ از این همه شادی فراگیر. از این همه خوشبختی... . اگر دعا، از آسمان اجابت بالا میرود! به اشتیاق توست که درختان، ایستادهاند. به احترام توست که کوهها قیام کردهاند. چنانچه به دنیا تولد یا تحولی باقی است، به بقای حضور توست که هستی ز هستی تو جان دارد. و به برکت خوشههای دعا که هر صبح در دستان تو میروید، روزی موجودات در کاسه قسمت سرازیر میشود. و به احترام حضور تو، ستونهای آسمان برقرار است و زمین در حرکت خود بیقرار، روند زمان را در دست دارد. سلام بر تو و بر سجدههای افلاکیات! سلام، ای وعده بیدروغ الهی! وقت آن است که از پشت پرده غیبت بیرون آیی؛ که زخم فدک، دیری است لب به شکایت گشوده است. بیا تا زمین را از خواب غفلت بیدار کنی؛ تا مرهمی باشی بر دردهای دل زینب علیهاالسلام . هنوز سر بریده حسین علیهالسلام ، در انتظار انتقام توست! آتش سینه فاطمه علیهاالسلام ، خنکای ظهور تو را میطلبد! به بیکران مهر و عطوفتت ای مهدی موعود (عج) و ای مسیحای مومنین که یگانه شاهراه عشق و عرفان جز امتداد نگاه تو نیست، مرا هزاران هزار امید است و همه آن هزاران تویی ... هزاران هزار امید تویی... [ شنبه 87/12/17 ] [ 8:28 صبح ] [ رستما ]
[ نظرات () ]
همه دوست دارند موفق باشند؛ پدر ومادرها بیشتر، آن هم نه برای خودشان،که برای تربیت موفق فرزندانشان. بحث ما این است که واقعاً : والدین موفق چه ویژگیهایی دارند؟ آیا برای این موضوع استانداردهایی وجود دارد تا بر مبنای آن بتوانیم موفقیت والدین را محک بزنیم؟ و آیا موفقیت به معنای کامل و بیعیب و نقص بودن است؟ حتی برای انتخاب همسر (والدین آینده) و نیزشرایط روحی و تغذیهای مادر باردار هم تعاریف خاصی وجود دارد تا پایههای موفقیت کودک قبل از تولدش بنا شود. به همین دلیل، والدین گاهی به دلیل نداشتن وقت یا امکانات برای تامین همهجانبه بچهها، دچار عذاب وجدان شده و خودشان را گناهکار میدانند و این موضوع ، فشار روانی وارد بر آنها را بیشتر میکند و صد البته ، بچهداری و فرزندپروری را مشکلتر. شاید در نظرگرفتن اصولی کلی بتواند درک بهتری از معنای موفقیت در بچهداری و فرزندپروری ایجاد نماید 9 ویژگی والدین موفق : اگرچه نمیتوان نسخه واحدی برای همه والدین پیچید اما والدین موفق این خصوصیات را حتما دارند: ü ارتباطشان عمیق است ارتباط آنها با فرزندانشان بسیار عمیق و از همان سنین شیرخوارگی برقرار میشود. وقتی بچهدار میشوند قبول میکنند که اول پدر یا مادر هستند و بعد معلم ، مهندس ، کارمند فلان شرکت و ... و بر عکس تصور خیلیها که فکر میکنند شیرخوار چیزی درک نمیکند ، میدانند که اتفاقا همه چیز توسط کودکان ثبت و ضبط میشود و بعدها همان مسایل توسط آنها بروز داده میشود. آنها تمام نیازهای شیرخوار را فراهم کرده و از همان ابتدا به او میفهمانند که تنها منبع اعتماد و تکیهگاه او هستند. این ارتباط عاطفی عمیق به این صورت پایهریزی شده و برای همیشه باقی میماند. ü نیازهای فرزندشان را میشناسند آنها خوب درک میکنند که هیچگاه مسایل مالی و امکانات ، جایگزین وقت و زمانی که باید برای فرزند صرف کنند ، نمیشود چون پول ، پیشرفت شغلی و تحصیلی قابل جبران است اما هر دوره عمر فرزندان با خصوصیات و نیازهای ویژه ، اگر نادیده گرفته شود اصلا قابل جبران نیست و صدمات وارده به دلیل کمبود وقت و یا بیتوجهی والدین، میتواند عواقب ناگوار ، پیچیده و غیرقابل جبرانی به بار بیاورد.. ü حمایت میکنند، ادعا نمیکنند بهترین و موثرترین کارها را بهعنوان یک حامی و پشتیبان خوب برای فرزندشان انجام میدهند اما قبول میکنند که خودشان هم نقایصی دارند. به این ترتیب، راه را برای رفع نقایص خود بازمیگذارند و با این روحیه، فرزندشان هم در این موارد، آنها را میبخشد. ü درست تنبیه میکنند آنها معتقدند که موثرترین تنبیه، عدم تایید فرزند (البته به صورت موقت) است که همیشه باید همراه با توضیحات کافی به فرزند باشد که چرا این عدم تایید به وجود آمده و راه رفع آن چیست. ü زیاد حرف نمیزنند به سوالات فرزندشان با توجه به رده سنی و درک او پاسخی ساده و صحیح میدهند و معمولا از مباحثه طولانی خودداری میکنند؛ یعنی در هر سن، اطلاعاتی متناسب به فرزندشان ارایه میدهند و خوب میدانند که ریختن یک بشکه چای در یک فنجان کاری بیهود است! ü حد خودشان را میشناسند به این موضوع توجه دارند که فرزندشان در طول زندگی خود روابط بسیاری برقرار میکند؛ با دوستان، معلمان، فامیل و ... حتی اگر در دورهای خاص این روابط ویژهتر شود باز هم درنهایت، این پدر و مادر هستند که جایگاه خاصی در ذهن او دارند که دایمی است. به همین دلیل روی نقش خود دقت بیشتری کرده و آن را محکم حفظ میکنند. ü دنبال تشکر نیستند آنها میدانند که فرزندشان مسوول جبران زحمات والدین نیست. اگر چه بچهداری بسیار سخت و گاهی طاقتفرساست و ترکیبی از لذتها و ناراحتیهاست اما آنها از اینکه به وظایفشان درست عمل کرده و فرزندانی سالم، عاقل و بادرایت بار بیاورند احساس رضایت و خشنودی میکنند و از آنها توقع جبران ندارند. ü آنها میدانند که «دوصد گفته چون نیم کردار نیست» میدانند برای بچهها، رفتار و عملکرد بهتر از گفتار و نصیحت است. سخنرانی و سرزنش به ندرت در بچهها (در سنین مختلف)، تاثیر میگذارد. در عوض رفتار والدین پیامی واضح و رسا به همراه دارد. در گفتار و رفتار این والدین صداقت و مهربانی وجود دارد و فرزندانشان نیز همینگونه بارمیآیند. ü اول گوش میکنند، بعد حرف میزنند قبل از آنکه حرف بزنند به صحبتهای فرزندشان گوش میکنند. هر چه بیشتر گوش میکنند فرزندشان بیشتر برایشان تعریف میکند و این یک مکالمه موثر محسوب میشود. آنها میدانند که اعتماد به نفس، سنگ بنای سلامت عاطفی و روانی است و فرزندشان در صورتی اعتماد به نفسی محکم و پایدار پیدا میکند که خودش انتخابگر باشد و تحت نظارت والدین، خودش تصمیم بگیرد. وقتی میخواهند رفتار منفی او را تصحیح کنند لااقل دو رفتار را پیشنهاد میکنند تا خودش انتخاب کند. [ شنبه 87/12/10 ] [ 11:37 صبح ] [ رستما ]
[ نظرات () ]
در تجزیه و تحلیل اجزا مشترک برنامه های مختلف مهارت های زندگی در کشور های مختلف، مهارت های مشروح زیر مورد قبول قلمداد شده اند: 1. خودآگاهی، خود ارزیابی و عزت نفس . 2. ارتباط ( شامل هنر بسیار مهم گوش دادن ). 3. تعاون ( شرکت فعال در فعالیت های گروهی حصول اطمینان از مشارکت موثر تک تک اعضای گروه در تحقق هدف مشترک ). 4. تفکر منتقدانه و تفکر خلاق ( توانایی ارزیابی نقادانه ی اطلاعات و توانایی بر هم زدن قالب های فکری قراردادی برای دستیابی به اندیشه ها و راه حل های تازه ). 5. تصمیم گیری (توانایی تصمیم گیری آگاهانه درکلیه حیطه های زندگی بر مبنای جمع آوری، سازماندهی، ارزیابی اطلاعات و در نهایت نتیجه گیری از آن ). 6. حل مسایل ( توانایی حل مشکلات در کلیه ی حیطه های زندگی از طریق ترکیب تفکر خلاق با مدیریت کارآمد اطلاعات و استنباط شخصی ). 7. مذاکره ( توانایی عقد قرار دادها، سازش و توافق یا نتیجه گیری رضایت بخش دوجانبه ). 8. مدیریت مناقشات ( توانایی اجتناب از درگیری و به کارگیری فنون حل و فصل و نیز رفع اختلاف نظر به بهترین صورت ممکن به منظور بهره برداری حداکثری از فواید حاصل از برخورد سلیقه ها ) 9. سازگاری با فشار های روحی و تعدیل عواطف. 10. حس اطمینان واتکا بنفس(توانایی پایبندی برمعیارها واصول شخصی وبیان آزادانه عواطف، احساسات، اولویت ها و نگرانی ها ). 11. تشخیص ارزش ها ( توانایی شناسایی صریح ارزش های شخصی و نظام اعتقادی و اصلاح این ارزشها و اعتقادات به منظور معرفی نگرش ها ، اندیشه ها و آرمان های نو ) . 12. اجتناب از خطر ( توانایی پیشگیری از هر نوع ناصحیح و استقبال از مخاطرات در اشکال مختلف ) . 13. مدیریت اطلاعات ( توانایی دریافت، سازماندهی ، پردازش، ذخیره سازی، بازیافت ، بهره برداری و بیان اطلاعات ). 14. اقتدار ( توانایی بیان آرزوها و آرمان ها با هدف ایجاد اصلاحات مطلوب اجتماعی ). 15. امرارمعاش مهارت های لازم برای تصدی مشاغل خاص یا راه اندازی کسب ). 16. مراقبت از خود (مانند حفظ پاکیزگی، پخت غذای سالم) . 17. مهارتهای کاربردی درشرایط خاص خطرآفرین(مانندنه گفتن به استعمال مواد مخدر، مشروبات الکلی ویا برقراری روابط جنسی ). مهارت های محوری فوق را نباید به صورت مجموعه ای از مهارت هایی که بتوان آن را به طور انفرادی مورد بحث قرار داد. در عوض باید آن را به صورت سیستمی از مهارت ها قلمداد کرد که دارای روابط و هدف مشترکی هستند. هر یک ازمهارت های فوق الذکرکمابیش لازم و ملزوم یکدیگر هستند. با مشخص شدن اینکه مهارت های زندگی چه مواردی را شامل میشوند، میبینیم که در سطح جامعه بسیاری از انسان ها در بیان و حرف توقع این مهارتها را از دیگران دارند و شاید به این توجه نکنند که خود چقدر این موارد را در دستور کار قرار میدهند. حال آن که دانستن صرف این مهارت ها کفایت نمیکند و درصورتی که جزء جزء این مهارت ها در زندگی ما جاری و ساری نشود، نمیتوان انتظار داشت که بسیاری از مشکلات رفتاری از این جامعه رخت بربندد. مهارت های زندگی هم به صورت یک راهکار ارتقای سلامت روانی و هم به صورت ابزاری در پیشگیری از آسیب های روانی و اجتماعی مبتلا به جامعه نظیر اعتیاد، خشونت های خانگی و اجتماعی، آزار کودکان، خودکشی، ایدز و موارد مشابه قابل استفاده است. پژوهش های متعدد و گسترده، تاثیر مثبت آموزش مهارت های زندگی در کاهش سوءمصرف مواد مخدر، پیشگیری از رفتارهای خشونت آمیز، تقویت اتکا به نفس، افزایش مهارت های مقابله با فشارها و استرس ها، برقراری روابط مثبت و موثر اجتماعی و دیگر مشکلات و ناهنجاری های اجتماعی را تایید کرده است. با آموزش این مهارت ها، شخص قادر است بدون آنکه به خود یا دیگران صدمه بزند، مسوولیت های مربوط به نقش اجتماعی خود را بپذیرد و با چالش ها و مشکلات روزانه زندگی به شکل موثر روبهرو شود. یادگیری موفقیتآمیز مهارت های زندگی، احساس یاد گیرنده را در مورد خود و دیگران تحت تاثیر قرار میدهد و همچنین کسب این مهارت ها موجب تغییر نگرش دیگران نیز در مورد فرد میشود. به همین علت، کسب این مهارت ها هم شخص و هم محیط را تغییر میدهد و این اصل دو سویه، ارتقای بهداشت روان را شتابی دو چندان میبخشد.
[ شنبه 87/12/3 ] [ 9:45 صبح ] [ رستما ]
[ نظرات () ]
........
|
|
[ طراحی : وبلاگ اسکین ] [ Weblog Themes By : weblog skin ] |