ایران من |
حسد حسد، ریشه اصلی بیشتر درگیری ها، مشکلات و مفاسد اجتماعی و سرچشمه بسیاری از بیمارهای جسمی، روحی و روانی افراد است. حسادت، اندوه و احساسات روحی سبب رشد سلول های مسموم در بدن می شود و درنتیجه، مایه ضرر جسمی می گردند. مانع جریان طبیعی خون می شود و با سموم تولید شده، سلسله اعصاب را ضعیف و لطمه جبران ناپذیری به نشاط جسم و روح می زند. امید را از میان برده ، اهداف های عالی را نابود و سطح استعداد مغز را پایین می آورد. پیشوایان دین در بسیاری از روایات، ما را متوجه پی آمدهای خطرناک و زیان بار فردی و اجتماعی حسد ساخته و از آلوده شدن به آن برحذر داشته اند. امام صادق علیه السلام با اشاره به یکی از نکات حساس روانی حسد فرمود: «حسد از کوری دل و انکار نعمت های خدا سرچشمه می گیرد و این دو، بال های کفرند!» در حدیثی از علی علیه السلام نیز می خوانیم: «جای شگفت است که حسودان از سلامتی تن خود غفلت دارند.» حسد افزون بر آثار فردی، نتایج زیان بار اجتماعی نیز در پی دارد که زندگی افراد را به شدت تهدید می کند. از جمله اینکه حسود، دوستان خود را از دست می دهد و پیوندهای محبت میان او و دیگران گسسته می شود، به گونه ای که علی علیه السلام می فرماید: «حسود دوستی ندارد.» دیگر اینکه آدمی را از رسیدن به مقامات الهی باز می دارد و همچنین فرد حسود هرگز نمی تواند مدیر خوبی در جامعه باشد؛ زیرا حسد، دیگران را از اطراف او پراکنده می کند. چنان که گفته شده است: «حسود هرگز به بزرگی و سیادت نمی رسد.» حسد، احساسی مخرّب است که بر همه حرکات، کارها و تصمیم های انسان تأثیر می گذارد؛ ریشه بسیاری از اختلافات، پس رفت ها و مشکلات و مفاسد اجتماعی است. خلقی نکوهیده که فرد حسود از محل آن رنج بسیار می برد و خسران فردی و اجتماعی فراوانی بر جای می گذارد. امام صادق علیه السلام می فرماید: «ریشه های کفر سه چیز است: حرص، تکبر و حسد.» حسود، بیچاره ای است که ایام عمر را در تافتن دل از آه و تأسف و حسرت و برافروختن شعله دشمنی می گذراند و پیوسته هر چه نکبت و بدبختی است، برای دیگران تمنا می کند. شخص حسود زمانی را نیز با نشر دروغ های پی درپی و دامنه دار، پرده از روحیات خویش برمی دارد و اگر به این وسیله هوس مسمومش اشباع نشد و گردش روزگار را در جهت مخالف خواسته های خود مشاهده کرد، ممکن است حتی به حریم دیگران، تجاوز و بدین ترتیب، حقوق زیادی را پای مال کند. حسود همیشه در آتش حسد خود می سوزد و لحظه ای آسایش خاطر ندارد؛ زیرا برخلاف مطلوب او دامنه نعمت و بخشش خداوندی نامحدود است و خداوند نیز به هر که بخواهد، از نعمت خود می دهد. ازاین رو، زنگار غم از لوح دل حسود هرگز زدوده نمی شود تا از حسادت خویش دست بردارد. درحقیقت، حسادت نوعی بیماری روحی است که درد و رنج آن کاملاً احساس می شود. «اضطراب جان کاه و حزن تاریکی که از حسد بر دل حسود افتاده، دایم روحش را فشرده و آتش فناناپذیری را برای سوزانیدن جان او فروزان می سازد.» نمونه ای از جریان یک حسادت که به تازگی در خراسان اتفاق افتاد: حسادت های پسر جوان به خواهرش او را مثل خروس جنگی کرده بود.
[ دوشنبه 90/4/13 ] [ 10:10 صبح ] [ رستما ]
[ نظرات () ]
|
|
[ طراحی : وبلاگ اسکین ] [ Weblog Themes By : weblog skin ] |