ایران من |
دوست گرامی ، کدامیک از جملات زیر با ویژگی هایی که در خودت داری همخوانی دارد: 1- شکست در رسیدن به هدف ها غالبا مساوی است با از دست دادن ارزش و بهای شخصی . 2- غالبا اشتباه مساوی با شکست است . موضع من در زندگی ،حول و حوش اجتناب از اشتباه است . فرصت های یادگیری و ارتقاء را از دست می دهم. 3- در صورتی که دیگران شاهد نقایص یا معایب کارم باشند ، غالبا به دلیل ترس از عدم پذیرش از سوی آنان ، دچار وحشت می شوم. تلاش برای کامل بودن در واقع روشی جهت حمایت گرفتن از دیگران به جای انتقاد ، طرد شدن یا نارضایتی می باشد. 4- بندرت بر این باورم که در صورت به پایان رسانیدن یک کار به طور متوسط ، هنوز با ارزش هستم . در دیدن دورنمای موقعیت ها دچار مشکل هستم. برای مثال ،اگر همیشه نمره (A) داشته ام ،در صورت گرفتن نمره ( B ) بر این باورم که من یک بازنده کامل هستم. 5- غالبا بر اساس لیست پایان ناپذیری از بایدها بنا شده ام که با قوانین خشکی برای هدایت زندگی من به خدمت گرفته می شود . با داشتن چنین تاکیدهایی بر روی باید ها بندرت بر روی خواسته ها و آرزوهای خود حساب می کنم. 6- مشاهدات خود رابگونه ای جمع آوری می کنم که بگویم افراد دیگر باکمترین تلاش ،خطاهای کم ،استرس های عاطفی کمتر و بالاترین اعتماد به نفس به موفقیت دست می یابند . در عین حال کوششه ای خود را پایان نا پذیر و ناکافی تلقی می کنم. هر یک از موارد فوق در یک عبارت به ترتیب عبارتند از : 1- ترس از بازنده بودن 2- ترس از اشتباه کردن 3- ترس از نارضایتی 4- همه یا هیچ پنداری 5- تاکید بسیار بر روی بایدها 6- اعتقاد داشتن به این امر که دیگران به آسانی به موفقیت می رسند. این موارد بیان گر برخی احساسات ، افکار و باورهای منفی است که احتمالا با کمال گرایی مرتبط می باشند. «کمال گرایی » به افکار و رفتار های خود تخریب گرانه ای اشاره می کندکه هدف آنها رسیدن به اهداف به شدت افراطی و غیر واقع گرایانه است. در جامعه ی امروزی به اشتباه کمال گرایی چیزی مطلوب و حتی لازم برای موفقیت در نظر گرفته می شود. به هرحال مطالعات اخیر نشان می دهند نگرش کمال گرایانه موجب اخلال درموفقیت می شود.آرزوی کامل بودن، هم احساس رضایت ازخود را از فرد می گیرد و هم او را به اندازه سایر مردم(کسانی که اهداف واقع گرایانه دارند)، درمعرض ناکامی قرارمی دهد. اگر فردی کمال گرا باشد،احتمالا در کودکی یاد گرفته است دیگران با توجه به میزان کارآیی اش در انجام کارها به او بها می دهند در نتیجه آموخته است در صورتی ارزشمنداست که مورد قبول دیگران واقع شود (فقط بر پایه میزان پذیرش دیگران به خود بها می دهد ) ، بنا بر این عزت نفس او ، بر اساس معیارهای خارجی پایه ریزی شده است . این امر می تواند فرد را نسبت به نقطه نظرها و انتقادات دیگران ، آسیب پذیر و به شدت حساس سازد. در نتیجه تلاش برای حمایت از خود و رهایی از این گونه انتقادات ، سبب می گردد کامل بودن را تنها راه دفاع از خود بداند . اکنون مجدداً به موارد ذیل توجه کن: آیا احساس می کنی کارها را باید100%درست انجام دهی و در غیر این صورت فردی متوسط و یا حتی بازنده هستی؟ آیا نوشتن مقالات و طرح ها را با اهداف انجام دقیق آنها به تعویق می اندازی ؟ آیا احساس می کنی کارهایی که به اتمام رسانده ای به اندازه کافی خوب نیستند؟ آیا شما هم همواره فکر می کنید آن کسی که می خواهید باشید نیستی؟ آیا شما هم فرد کمال گرایی هستی؟؟؟ اگرچنین باشددر آن صورت شمابه جای حرکت درمسیرموفقیت سعی درکامل بودن دارید ودرواقع«کمال گرا» هستی.
[ شنبه 88/2/26 ] [ 3:47 عصر ] [ رستما ]
[ نظرات () ]
........
|
|
[ طراحی : وبلاگ اسکین ] [ Weblog Themes By : weblog skin ] |