ایران من |
زندگی مدرن، متنوع و پیچیده است و به مهارتهایی فراتر ازآن چه که خانواده و مدرسه به انسان میآموزد نیازمند است. مهارت هایی که فراتر از تامین بهداشت روانی و ایمن کردن فرد در برابر آسیبهای روانی- اجتماعی، به او بیاموزد که چگونه از زندگی لذت هم ببرد. این هدف و توانایی در زندگی پیچیده ی مدرن امروزی، هنری بس گرانبهاست مهارتهای زندگیLife skills) ) را میتوان در سه معنی یا شیوه ی زیستن تقسیم کرد (1مهارتهای مربوط به امرار معاش مانند این که چگونه فرد مشغول کار شود. . این مهارت توسط دوره های تحصیلی با گذراندن برنامه های درسی مصوب ، طی دوره های نظری همراه با آموزش های عملی مطلوب دست یافتنی می باشد. این مهارتها به حفظ و نگهداری سلامت جسمانی افراد یاری میرساند. به خاطر بسپارید که این مهارتها کمارزش و بیاهمیت نیستند. سلامت روان و سلامت اجتماعی بر پایههای سلامتی جسمی استوار است. مصداق این سخن همان ضربالمثل معروف است که «عقل سالم در بدن سالم است». مهارت فوق با تلاش متولیان بهداشت و سلامت جسمی و تربیت بدنی در سطح آموزش و پرورش و ارگان ها و نهاد های وابسته قابل دستیابی است. 3 ) مهارتهایی که برای پرداختن به موقعیتهای پرخطر زندگی، آموزش داده میشوند.مانندتوانایی نه گفتن در مقابل فشار جمع جهت استفاده از مواد مخدر، توانایی مقابله با افسردگی در موقعیتهای دشوار زندگی، کنترل خشم و عصبانیت و ... مهارت ذکر شده که در واقع مهمترین بخش از آموزش مهارتهای زندگی به این قسمت مربوط میشود و منظور ما دراین نوشتار نیز اهمیت وضرورت این بخش از مهارت های زندگی است در حوزه ی روان (مشاوره و روانشناسی ) مورد پیگیری بوده و سپردن هریک از این حوزه ها به متخصصین مربوطه می تواند موجب افزایش صحت، دقت و تسریع انجام کار گردد. قطعا آموزش مهارت های زندگی در تمام سطوح جامعه ابزاری قوی در دست متولیان سلامت روانی جامعه برای توانمندسازی جوانان در ابعاد روانی و اجتماعی محسوب میشود که به افراد کمک میکند تا مثبت عمل نموده و با ارتقای ظرفیت روانشناختی افراد ، از مهمترین و بزرگترین راه های پیشگیری از بروز مشکلات روانی ، رفتاری و آسیب های اجتماعی است. بااین توصیف مهارت های زندگی، مهارت هایی هستند که برای افزایش تواناییهای روانی، اجتماعی افراد آموزش داده میشوند و فرد را قادر میسازند که به طور موثر با مقتضیات وکشمکش های زندگی روبه رو شود، به عبارت دیگر هدف از آموزش مهارتهای زندگی، افزایش تواناییهای روانی- اجتماعی و در نهایت پیشگیری از ایجاد رفتارهای آسیب زننده به بهداشت و سلامت و ارتقای سطح سلامت روان افراد است.
مهارتهای زندگی، دارای پنج حوزه ی اصلی است : الف ) مقابله با هیجانها و استرسها. . هـ) تصمیمگیری و حل مساله. البته سازمان بهداشت جهانی، این مهارت ها را با عناوین ? ??گانه خودآگاهی، همدلی، ارتباط موثر، روابط بین فردی، مقابله با استرس، مدیریت بر هیجان ها، روش های حل مساله، تصمیمگیری، تفکر خلاق و تفکر نقدانه معرفی کرده که هر یک رمز برخورداری از یک زندگی مطلوب بدون تنش و استرس است. ادامه دارد... . [ چهارشنبه 87/11/30 ] [ 1:33 عصر ] [ رستما ]
[ نظرات () ]
تغییرات عمیق و سریع فرهنگی و اجتماعی زندگی مدرن، بسیاری از شهروندان ما را در رویارویی با مسایل زندگی دچار مشکل کرده است . به طوری که بسیاری از آنها فاقد تواناییها و مهارتهای لازم در مواجهه با زندگی جدید بوده و بسیار آسیبپذیرند! آمار بالای خودکشی ، افسردگی ، طلاق ، اعتیاد ، اختلالات روانی ، قتل و ... در کنار مهمترین عوامل مرگ و میر یعنی بیماریهای قلبی- عروقی، سوانح و حوادث، گویای این امر است که زندگی سالم به «زیستن دشوار» تبدیل شده است. پیچیدگی روابط و مناسبات انسانی، نفوذ و گسترش وسایل ارتباط جمعی، تنوع درمصارف زیستی و فرهنگی به همراه افزایش جمعیت و مطالبات آنان و مهمتر از همه تغییرات ایدهآلها و آرمانهای بشر امروزی، زیستن را از وضعیت همگون و ساده به وضعیتی ناهمگون و پیچیده تبدیل کرده است . این وضعیت اگر چه از سویی به تحولات پرشتاب و پیچیده جامعه مدرن ربط دارد، اما ازسویی دیگر و مهمترازآن به ناکارآمدی نهادهای سنتی خانواده، نظام آموزشی و سایر نهادهای فرهنگی ما برمیگردد. مشکل آن است که نظام خانوادگی و آموزشی ما نتوانسته خود را با تحولات ارزشی، فرهنگی و تکنولوژیکی جامعه ی جدید وفق داده و همگام با آن پیش رود. کافی است صفحات حوادث روزنامههای مختلف را نگاهی بیاندازیم تا ببینیم بسیاری از نزاعها و حتی قتلها و دیگر آسیب های اجتماعی از برخی مسایل کوچک ارتباطی نشات میگیرد. پر واضح است که بسیاری مواقع یک عذرخواهی ساده، سکوت، تغییر لحن و نحوه ی بیان جملات ، تصمیم گیری مناسب ، دانستن شیوه های متعدد حل مسئله ، کنترل هیجان و استرس میتواند از بسیاری از مشکلات و ناهنجاری ها جلوگیری کند .علاوه بر جلوگیری از پرخاشگری یا حتی بزه؛ از عوارض متعاقب آن که در ابعاد متفاوت فرهنگی، عاطفی، درمانی ، اجتماعی ، اقتصادی و ... رخ می نمایند نیز پیشگیری می نماید.
ادامه دارد .... [ سه شنبه 87/11/29 ] [ 10:39 صبح ] [ رستما ]
[ نظرات () ]
- آیا در میان خانواده ، اقوام و دوستان خود تعدادی دانش آموز سرآمد و معدل بالا ، دانشجوی نمونه و جوان تحصیلکرده و دارای مدرک دانشگاهی می شناسید که گاه به تنهایی قادر به اداره ی امور شخصی خود نیز نبوده ، به سادگی از میدان مشکلات زندگی می گریزند و در بسیاری از مسایل ساده و روزمره زندگیشان نیازمند کمک موثر سایرین بویژه والدین باشند؟ - آیا نوجوانان و حتی جوانان اطراف خود را آنقدر توانمند می یابید که از عهده کسب پول تو جیبی و هزینه های شخصی خود برآید؟ - آیا تا بحال اختلاف نظر بین راننده و مسافر ،خریدار و فروشنده ،همسایه های ساکن در یک ساختمان، دو راننده برسریک تقاطع و ... را که اغلب بر سر موضوعی ناچیز از ناسزاگویی شروع وحتی به ضرب و جرح بوسیله سلاح سرد یا حتی مرگ یکی از طرفین بیانجامد را شاهد بوده یا در این موارد چیزی شنیده اید؟ - آیا تاکنون به مشاجرات خانوادگی ، به ویژه مشکلات پیش آمده بین همسران جوان، اولیا و فرزندان نوجوان ، دوستان و همسالان برخورد نموده اید که از موضوعی بسیار پیش پا افتاده نشات گرفته و به معضلی لاینحل تبدیل شده است؟ - آیا افرادی را می شناسید که با کوچکترین شکست عاطفی در هم ریخته ، احساس عجز می کنند و یا در مطالبه ی حقوق اجتماعی خود ناتوانند. - و آیا شاهد بوده اید که ... .
[ یکشنبه 87/11/27 ] [ 2:24 عصر ] [ رستما ]
[ نظرات () ]
........
|
|
[ طراحی : وبلاگ اسکین ] [ Weblog Themes By : weblog skin ] |